
يكشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲
استفاده ابزاری از تشکل های ساختمانی
منبع خبر: شبکه اطلاع رسانی مسکن، ساختمان، حمل و نقل ایران -
صما- گروه تشکل ها: عدم مشارکت بخش خصوصی در حوزه تصمیمگیریها، همواره به عنوان یک چالش از سوی تشکل ها و انجمن ها مطرح بوده و مورد انتقاد آنها قرار گرفته است. به طوری که این مسئله در خصوص تمامی تشکل ها و انجمن های غیر دولتی از جمله تشکل های صنعت ساختمان صدق می کند.
در این میان، حتی برخی از مسئولان تشکل های ساختمانی معتقدند که به دلیل عدم حضور برنامهریزی شده انجمنها و تشکلها، تصمیمسازیها به درستی انجام نمیشود. همچنین عدم بکارگیری دولت، مجلس و قوه قضائیه از نظرات و راهکارهای بخش خصوصی، منجر به بروز چالشهای بسیاری در کشور میشود. از این رو علیرغم اینکه انجمن های متعددی در حوزه های مختلف کشور فعالند، اما به ندرت امکان تحقق اهداف خود را پیدا کرده اند.
در سایر کشورها، دولت ها از انجمن ها بهره می گیرند و انجمن های فعال در حوزه های مختلف می توانند حوزه مربوط به خود را توسعه دهند و به عنوان توسعه گر در بخشی خاص مطرح شوند؛ اما در ایران از آنجایی که تمامی امور و برنامه ریزی ها به دست مسئولان دولتی و حاکمیتی انجام می شود، تشکل های بخش خصوصی عملا به کار گرفته نمی شوند و دخالت چندانی در امور مملکتی ندارند. بنابراین نمی توانند به آن صورت که انجمن ها در کشورهای دیگر شکل گرفته اند و کار می کنند، عمل کنند و اهدافی را که به واسطه همان اهداف، تشکل و انجمن تحت فعالیت خود را تاسیس کرده اند، محقق کنند.
بر اساس این گزارش، برخی از مسئولان انجمن ها معتقدند که این رویکرد در دوره های مختلف وجود داشته و بخش خصوصی طی سالیان گذشته و همچنین سال جاری نتوانسته اند جایگاه خود را در حوزه های مختلف پیدا و نقشی در زمینه تصمیمسازیهای کلان ایفا کنند.
این یک درد کهنه است
در همین رابطه علی اصغر کاردوست، رییس انجمن شرکت های کنترل و بازرسی ساختمان ایران نیز به خبرنگار ما گفت: متاسفانه استفاده ابزاری از انجمن ها مبحث جدیدی نیست. این مسئله از زمانی که انجمن ها به وجود آمده اند، رایج بوده و حتی در سال 92 با وجود تغییر دولت و رویکردها تداوم داشت.
به گفته وی، هدف از تشکیل یک انجمن، توسعه دادن موضوع مورد فعالیت آن انجمن است. در حالی که این امر مهم تحقق نمی یابد و جایگاه انجمن ها در کشور به عنوان NGO ها و سازمان های مردم نهادی که بخش خصوصی آنها را هدایت می کند، نهادینه نشده است.
در این راستا می توان به چالش هایی اشاره کرد که سرمنشأ آنها همین موضوع است. برای مثال علیرغم نیاز بالای کشور به مسکن با توجه به رشد متقاضیان، هنوز تکنولوژی های ساخت و ساز تولید یا وارد و یا در مناطقی به کار گرفته می شود که بومی سازی صحیحی از آنها صورت نگرفته و به واسطه کپی برداری نادرست، درنهایت اتفاقات تاسف باری به وقوع می پیوندد. چنین مواردی نشان می دهد که تشکل های فعال در حوزه ساخت و ساز نیز مانند سایر بخش ها به اهداف خود دست نیافته اند.
بر این اساس، تا زمانی که نگرش حکومت و سازمان ها و نهادهای دولتی نسبت به جایگاه تشکل ها عوض نشود، این روال ادامه می یابد و هر انجمنی که شکل می گیرد، منافع سازمانی خود را نه براساس نیاز و شایستگی، بلکه برپایه یک سری مسائل غیر قابل توجیه دنبال می کند.